سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و در وصف جمع فرومایگان فرمود : ] آنانند که چون فراهم آیند پیروز گردند ، و چون پراکنده گردند شناخته نشوند [ و گفته‏اند امام فرمود : ] آنانند که چون فراهم آیند زیان رسانند و چون پراکنده شوند سود دهند . [ گفتند زیان فراهم آمد نشان را دانستیم سود پراکنده شدنشان چیست ؟ » فرمود : ] خداوندان پیشه‏ها به سر پیشه‏هاى خود بازگردند و مردم از آنان سود برند : چون بنّا که بر سر ساختن بناى خود رود و بافنده که به کارگاهش و نانوا که به نانوا خانه بازگردد . [نهج البلاغه]

شعرهای تنهایی

باز هم شب شد باز هم من تنها و خسته ٫با قامتی فرویخته (واژه بهتری پیدا نکردم )در خود غرق غم (مثال بارز برج ماتم ) در پی یک تکرار بی حاصل٫ یک دور متوالی بدون تغییر ٫نه.... تا نباشی به جای من ندانی تو حال من که خدا کند که نباشی دوست دارم بنویسم  فقط بنویسم حال هر چه شد پر شده ام ٫پر از حسرت دیروز خالی شده ام٫ خالی از امید فردا خسته شده ام ٫خسته از پیکر خویش که باید شب و روز با خودم به این ور و آن ور بکشانمش بار گناهانم کم بود که این هم اضافه شد میترسم خیلی میترسم اما ترس من از چیست نمیدانم بعضی موقعها فکر میکنم از خود ترس میترسم از این که با هزاران فلاکت به انتهای جاده برسی اما جاده را اشتباهی رفته باشی و دیگر فرصتی برای برگشت نیست یا شاید دیگر پاهایت را یارای برگشتن نباشد اما پس این ها چه این همه انسانی که با من در یک مسیرند  من که تنها نیستم اگه راه اشتباه باشد خب هر چه باشد من که تنها ضرر نمیکنم خیلی های دیگر هم هستند اما آیا این طرز فکر درستی است چرا باید اکثریت دلیل قطعیت چیزی باشد اگه تمام اینها اشتباه میروند وای وای وای بر من دارم دیوانه میشوم

این همسفران پشت به مقصود روانند

شاید که بمانم قدمی پیشتر افتم




بابک اسماعیلی ::: سه شنبه 86/8/29::: ساعت 9:15 صبح

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 5


بازدید دیروز: 0


کل بازدید :3664
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<